کوتاه از تاریخ هند

کوتاه از تاریخ هند
اولین امپراتوری در هند با حکومت سلسله موریا بین سالهای 326 تا 200 قبل از میلاد شکل گرفت. قدرتمندترین حاکم تاریخ هند تا قبل از گورکانیان، آشوکای بزرگ نام دارد که سومین شاه این سلسله است. وی در تمام جنبه های هنری و اجتماعی و سیستم اداری از هخامنشیان ایران الهام گرفت





پیشینه حضور انسان در شبه قاره هند به دویست تا چهارصد هزار سال میرسد. اما اولین تمدن به معنای واقعی در این سرزمین، تمدن حوزه رود سند با قدمت نزدیک به سه هزار سال است که با تمدن شهر سوخته در ایران همزمان بوده و با آن مراودات نزدیک داشته است و تقریبا پس از ورود آریائی ها بین سالهای 2000 تا 1800 قبل از میلاد، هر دو از بین رفته اند.





ورود آریائیها به هند در فرهنگ دین و ادبیات و سیستم اجتماعی این سرزمین بسیار تأثیرگذار بوده است.از جمله؛ شکل گیری سانسکریت، تدوین متون مقدس هندو و پیدایش سیستم طبقاتی جامعه هند اشاره نمود.




اولین امپراتوری در هند با حکومت سلسله موریا بین سالهای 326 تا 200 قبل از میلاد شکل گرفت. قدرتمندترین حاکم تاریخ هند تا قبل از گورکانیان، آشوکای بزرگ نام دارد که سومین شاه این سلسله است. وی در تمام جنبه های هنری و اجتماعی و سیستم اداری از هخامنشیان ایران الهام گرفت. آثار بسیار مهم حجاری این دوره مانند پیکره چهار شیر (نماد ملی هند) بسیار تحت تاثیر حجاری تخت جمشید است.




دومین سلسله قدرتمند به نام گوپتا از سال 320 تا 550 میلادی در شمال هند حاکمیت داشته و پس از گوپتاها تا قرن سیزده میلادی حکومتهای زیادی در شمال هند با درگیری، شکست و پیروزی یکی پس از دیگری برروی کار آمدند. باتوجه به عدم قدرتمندی این حکومتها، جنوب هند امنیت وآرامش بیشتری نسبت به شمال داشت و سرگرم تعامل و تجارت با اعراب مسلمان و منطقه جنوب آسیا بود و نقش مهمی در روابط خاور میانه با خاور دور ایفا می کرد.




اولین تماس اسلام با آسیای جنوبی، سال هفتصد و یازده میلادی است که مسلمانان تا کناره رود سند که هم اکنون در پاکستان است پیش آمدند. در قرن دهم میلادی سلطان محمود غزنوی پنجاب را تصرف کرد و بارها به شمال هند حمله کرد. تا قرن سیزدهم تاخت و تازهای زیادی به هند صورت می گرفت، اما چندان ماندگار نبودند، تا اینکه در این زمان مسلمانان شهر دهلی را تصرف کردند و اولین حکومت مسلمانان، به نام دوران سلطنت یا غلامان مسلمان را بنیان گذاشتند واسلام رسماً بر هند حاکم شد.




در سال 1526 «بابر» از نوادگان تیمور بر هند تسلط یافت و سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند را بنیان گذاشت. این سلسله از 1526 میلادی تا 1857 میلادی در بخش بزرگی از شبه قاره هند فرمانروایی کرد. حکمرانان این سلسله به تدریج تمامی شبه قاره را تحت فرمان گرفتند اما پس از مدتی بخش هایی از جنوب هند از اختیار آنان خارج شد. این سلسله در نیمه سده 17 میلادی و در زمان شاه جهان بزرگ ترین و ثروتمندترین امپراتوری جهان بود. این سلسله آخرین دوران طلایی امپراتوری های اسلامی به شمار می رود. در سال 1739 میلادی با حمله نادرشاه افشار به هندوستان مقدمات انقراض این امپراتوری فراهم شد و در سال 1857 پس از سال ها نبرد سرانجام کمپانی هند شرقی توانست این امپراتوری را منقرض کرده و سرزمین های آنرا تصرف کند.




در سال 1510 میلادی پرتغالیها به عنوان اولین مهاجمان اروپایی در گوا مستقر شدند. هنگامی که طوایف «مراتی» و «سیک» علیه حکومت پادشاهان گورکانی قیام کردند، بریتانیایی ها و فرانسوی ها در قرن 18 مناطقی برای خود از هند جدا کردند و بنیاد حکومت بریتانیای کبیر در هند استوار گردید.




دولت بریتانیا بر اثر شورش های سال 1857 میلادی در هند، کمپانی هند شرقی بریتانیا را که گرداننده ی هند بود منحل کرد و به این سرزمین خودمختاری داده شد. و در سالهای 1906 تا 1915، دولت بریتانیا ناچار شد که اداره ی بعضی از امور کشور را به مردم هند واگذار نماید. در این هنگام رهبر بزرگ جنبش استقلال هند، ماهاتما گاندی قیام کرد و علیه استبداد بریتانیا به مبارزه پرداخت.




سپس اختلاف شدیدی در بین سران هند و سران مسلمانان هند که رهبر آن ها محمدعلی جناح بود بوجود آمد. قصد مسلمانان این بود که کشوری مرکب از مناطق مسلمان هند تشکیل دهند. در آن هنگام بریتانیا قوانینی وضع نمود که به موجب آن به هند و سیلان و پاکستان استقلال داده شد. در ماه اوت 1947 م. آخرین سرباز بریتانیایی خاک هند را ترک گفت، و در تاریخ ژانویه ی 1950 هند حکومت جمهوری مستقل خود را اعلام نمود و به عضویت اتحادیه کشورهای مشترک المنافع بریتانیا درآمد. اختلافات مرزی دولت هند با پاکستان در منطقه ی کشمیر هنوز برطرف نشده است

0 نظرات:

ارسال یک نظر