نقش آيت الله كاشاني در ملي شدن صنعت نفت

نقش آيت الله كاشاني در ملي شدن صنعت نفت
چكيده:
ملي شدن صنعت نفت ايران و پيروزي چشمگير مردم مسلمان ايران دراين نهضت يكي از برگ هاي زرين تاريخ كشورمان در مبارزه با استبداد داخلي و استعمار خارجي است . در اين پيروزي درخشان عوامل متعددي نقش ايفا نمودندكه بررسي نقش و نحوه عملكرد هريك از اين عوامل مي تواند نكات آموزنده و مثبتي در ادامه راه مبارزه با استبداد و استعمار خارجي براي ملت انقلابيمان در بر داشته باشد. اين نوشتار مي كوشد تا به بررسي نقش بسيار مهم و سرنوشت ساز نيروهاي مذهبي خصوصا آيت الله كاشاني در اين نهضت بپردازد ؛ بر اساس واقعيات و اسناد معتبر تاريخي آيت الله كاشاني در تمامي مراحل نهضت ملي شدن نفت، شكل گيري، پيروزي و بعد از آن، نقش اساسي و بسيار با اهميتي داشته اند كه در ادامه به بررسي اجمالي آن مي پردازيم.
مقدمه
ملي شدن صنعت نفت ايران و پيروزي چشمگير مردم مسلمان ايران دراين نهضت يكي از برگ هاي زرين تاريخ كشورمان در مبارزه با استبداد داخلي و استعمار خارجي است . در اين پيروزي درخشان عوامل متعددي نقش ايفا نمودندكه بررسي نقش و نحوه عملكرد هريك از اين عوامل مي تواند نكات آموزنده و مثبتي در ادامه راه مبارزه با استبداد و استعمار خارجي براي ملت انقلابيمان در بر داشته باشد. اين نوشتار مي كوشد تا به بررسي نقش بسيار مهم و سرنوشت ساز نيروهاي مذهبي خصوصا آيت الله كاشاني در اين نهضت بپردازد ؛ بر اساس واقعيات و اسناد معتبر تاريخي آيت الله كاشاني در تمامي مراحل نهضت ملي شدن نفت، شكل گيري، پيروزي و بعد از آن، نقش اساسي و بسيار با اهميتي داشته اند كه در ادامه به بررسي اجمالي آن مي پردازيم :

يكم - نقش آيةالله كاشاني در شكل گيري نهضت
1 . در مجلس شانزدهم، زماني كه قرارداد «گس-گلشائيان» در مجلس در حال بررسي بود، آيةالله كاشاني - به عنوان نماينده مجلس شانزدهم - بعد از بازگشت از تبعيد به لبنان، پيامي درباره اين قرارداد صادر كرد كه توسط دكتر مصدق در مجلس قرائت شد كه در بخشي از آن آمده بود: «وقتي كه مسئله نفت مطرح شد، وظيفه ديني و ملي دانستم كه نظر ملت ايران را در باب مظالم شركت نفت و حقوق مغصوبه ملت ايران در طي اعلاميه اي منتشر كنم و جدّاً استيفاي حقوق از دست رفته آنها را بخواهم و مخالفت مردم را با هر قرارداد يا عملي كه مُشعِر بر تثبيت و تأييد عمل اكراهي... باشد، اظهار نمايم.... نفت ايران متعلق به ملت ايران است و به هر ترتيبي كه بخواهد نسبت به آن رفتار مي كند...».1
2 . در اعلاميه اي كه آيةالله كاشاني در مورد ملي شدن صنعت نفت صادر كرد، آمده است: «بر همه كس واضح و آشكار است كه تمام بليات و مصائب، خصوصاً هرج و مرج دستگاه اداري و غارت بيت المال و تسلط زمام داران نالايق و مملكت فروش و به طور كلي تشويق خيانت كاران و حبس و تبعيد و زجر وطن پرستان در اثر سياست جابر انگلستان در مملكت ما به وجود آمده... براي غارت نفت ايران كه بزرگ ترين و مهم ترين ثروت ملي ماست، مرتكب شده و مي شود... ملي شدن صنعت نفت در ايران، تنها چاره بيچارگي هاي ماست...».2
بعد از انتشار اين اعلاميه، اجتماع بزرگي در مسجد شاه (سابق) برپا گرديد و در آن، سخنرانان راجع به ابطال قرارداد نفت 1312ش. (1933م.) به سخنراني پرداختند و خواستار ملي شدن صنعت نفت شدند.
به دنبال آيةالله كاشاني، آيةالله العظمي خوانساري، آيةالله بهاءالدين محلاتي، آيةالله شاهرودي و حجت الاسلام سيدمحمود روحاني قمي و عده اي ديگر از علما و مراجع تقليد، با صدور فتاوايي، ضمن تجليل از آيةالله كاشاني، نظر ايشان را در مورد ملي شدن صنعت نفت قوياً مورد تأييد قرار دادند. آيةالله خوانساري در اعلاميه خود چنين نوشت:
«با اين كه مثل حضرت مستطاب آيةالله كاشاني دامت بركاته كه مجتهدي عادل و باشهامت و دل سوز و فداكار براي مصالح دين و دنياي مردمند، با اين همه جديت و ترغيب و تحريض، مردم را بيدار مي كنند، ديگر مجال عذري براي كسي باقي نمي ماند».3

دوم - نقش آيةالله كاشاني در ملي شدن نفت
رزم آرا، يكي از مهم ترين موانع در مقابل ملي شدن نفت بود. بعد از نخست وزير شدن وي، آيةالله كاشاني اعلاميه شديداللحني صادر و مردم را به مقاومت در مقابل حكومت وي دعوت كرد. مقاصد حكومت رزم آرا كه براي سركوبي نهضت ملي ايران و توافق با شركت انگليسي قدرت يافته بود، با مبارزات مردم عقيم ماند و بالاخره با اقدام حماسي خليل طهماسبي - كه از پيروان آيةالله كاشاني و ياران نزديك نواب صفوي بود- در به قتل رساندن اين مهره استعمار، اين مانع جدي بر سر راه ملي شدن صنعت نفت برداشته شد. آيةالله كاشاني در يك مصاحبه مطبوعاتي صريحاً چنين بيان داشت:
«قاتل رزم آرا بايد آزاد شود؛ زيرا اين اقدام او، در راه خدمت به ملت ايران و برادران مسلمانش انجام شده و در حقيقت حكم اعدام رزم آرا را ملت صادر كرده است».4
پيامد قتل رزم آرا اين بود كه نمايندگان وابسته به انگليس در مجلس شانزدهم كه مانع ملي شدن صنعت نفت بودند، عقب نشيني كرده، آيةالله كاشاني سيطره كاملي بر اوضاع پيدا كرد.5
سرانجام با پشتوانه مردمي و رهبري مذهبي و سياسي آيةالله كاشاني و كوشش نمايندگان اقليت مجلس شانزدهم، خصوصاً دكتر مصدق، اصل ملي شدن صنعت نفت در 24 اسفند 1329ش. به مجلس شوراي ملي ارائه شد و در 29 اسفند در مجلس سنا به تصويب رسيد.

سوم - نقش آيةالله كاشاني بعد از ملي شدن نفت
بررسي واقعيات تاريخي به خوبي بيان گر اين موضوع است كه آيةالله كاشاني نقش بسيار مهمي در تثبيت ملي شدن صنعت نفت و كمك به دولت در اين زمينه داشته اند كه اهم اين اقدامات عبارتند از:
1 . تصويب اصل ملي شدن صنعت نفت اولين گام بود و اجراي آن و مواجهه با تهديدات و فشارهاي خارجي و نيز دولت تازه كار دكتر مصدق به حمايت جدي آيةالله كاشاني كه نقش به سزايي در بسيج مردم و فراهم آوردن زمينه هاي ملي شدن صنعت نفت داشت، شديداً نيازمند بود.
از سوي ديگر، دولت انگليس كه حاضر نبود به غارت گري خود خاتمه دهد، از تاريخ دهم ارديبهشت، از پرداخت حق امتياز خودداري كرد كه در مقابل اين كارشكني ها، به منظور تقويت دولت در برابر انگليس، به دعوت آيةالله كاشاني، تظاهراتي در ميدان بهارستان و با پيام آيةالله كاشاني برگزار شد.6 با اين تظاهرات پرشور، امكان اخراج انگليسي ها از شركت نفت فراهم شد و بدين ترتيب زمينه هاي اجراي قانون ملي شدن صنعت نفت عملي گرديد.
2. بعد از اين اقدامات، دولت انگليس، ايران را به دخالت نظامي تهديد كرد و چند كشتي جنگي به سواحل ايران اعزام كرد. در دادگاه بين المللي لاهه عليه ايران شكايت و خريد نفت ايران را تحريم نمود و بدين وسيله، نهضت ملي شدن نفت ايران را با مخاطره اي جدي مواجه ساخت.
آيةالله كاشاني در مقابل تهديد نظامي انگلستان سخن از اعلام جهاد به ميان آورد. انعكاس اين تهديد در جهان به گونه اي بود كه روزنامه فرانسوي «لوموند» در اين باره نوشت:
«آيةالله كاشاني، پيشواي سياسي و مذهبي ايران، دنياي غرب را به جنگ مقدس بر سر نفت، تهديد مي كند و قدرت او در به راه انداختن چنين جهاد مقدس، به قدري زياد است كه حتي ممكن است ميليون ها مسلمان شوروي را هم از پشت پرده آهنين، به ميدان جهاد و جدال بكشاند».7
راديو باكو اعلام كرد كه در صورت اعلام جهاد از سوي آيةالله كاشاني، هيچ نيرويي نمي تواند سي ميليون مسلمان شوروي را از انجام وظيفه ديني خود باز دارد.8
سرانجام روز 29 خرداد 1330ش. برنامه خلع يد از شركت نفت انگليس آغاز شد و در مهرماه همين سال خاتمه يافت.9
3 . در مواجهه با وضعيت بد اقتصادي و بحران هاي ناشي از تحريم نفت ايران و ... آيةالله كاشاني در اعلاميه هاي متعدد، مردم را به حفظ وحدت و تحمل مشكلات و ادامه نهضت دعوت نمود. در يكي از اين اعلاميه ها آمده است: «... بنابراين بي انصافي است كه كسي تصور كند گناه اين بحران و بيكاري، گردن دولت كنوني است. عمال بيگانه مخصوصاً سعي مي كنند ملت ايران را از فقر عمومي و بيكاري، نگران و وضع را متشنج سازند و آن را نتيجه ركود نفت جنوب و غفلت دولت وانمود سازند، [تا]تحت فشار احساسات عمومي به پيشنهاد آنها تن در دهد؛ البته شما هموطنان عزيز توجه داريد كه نابرده رنج، گنج ميسر نمي شود و هيچ ملت و جامعه و فردي، بدون تحمل رنج و محروميت نتوانسته است به كسب عزت و سعادت نائل آيد... و بايد به اين نكته متوجه باشند كه آقاي دكتر مصدق كه تمام اوقات خود را با وجود كسالت مزاج براي تجديد عظمت و عزت ايران و سعادت ملت مصروف مي دارند و سلامت و آسايش خود را در اين خدمت ملي و اجتماعي به خطر انداخته اند، با تمام حسن تدبير و لياقت و حسن نيت، بالاخره ممكن نيست كه...كليه امور به نحو مطلوب انجام پذيرد...».10
راه اندازي ميتينگ عليه مداخلات بيگانگان، ارسال پيام به كارگران و اهالي خوزستان و مشغول به كار شدن هيئت مديره موقت نفت، پيام به اعتصاب كنندگان خوزستان و ... همه نمايان گر نقش مهم آيةالله كاشاني در تثبيت و تداوم اين نهضت مي باشد.
عزم و اراده راسخ آن مرحوم در اين موضوع تا آن جا بود كه زماني كه مرحوم دكتر مصدق به انتشار اوراق قرضه ملي دست زد، آيةالله كاشاني طي اعلاميه مفصلي لزوم خريد آن اوراق و ياري دولت را اين گونه فتوا داد: «خريداري اوراق قرضه ملي كه از هر جهت معتبر و اسنادش مورد اطمينان است و به وسيله اين حكومت ملي و مورد اعتماد خودتان به مصارف مقتضي و ضروري مقدمات كار نفت خواهد رسيد، فرض ذمه آحاد مسلمانان ايران است».11

4 . نقش آيةالله كاشاني در قيام سي تير
به دنبال استعفاي دكتر مصدق از نخست وزيري به خاطر اختلافي كه با شاه در مورد گرفتن سمت وزارت جنگ، پيدا كرده بود، شاه و ساير مخالفان نهضت، تصميم به قلع و قمع كامل نهضت گرفتند. از اين رو، قوام به نخست وزيري انتخاب و راديو، با رجزخواني و ارعاب، مردم را تهديد و تانك ها و نيروهاي نظامي در مراكز حساس شهر تهران مستقر شدند و تصميم داشتند براي هميشه رهبر مذهبي نهضت يعني آيةالله كاشاني را خاموش كنند؛ اما آيةالله كاشاني طي اعلاميه اي مردم را به جهاد و مبارزه دعوت كرد: در اين اطلاعيه آمده است: «... بر عموم برادران مسلمان من لازم است كه در اين جهاد اكبر، كمر همت محكم بر بسته و براي آخرين مرتبه به صاحبان سياست استعماري ثابت كنند كه تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سيطره گذشته، محال است...»12 و به دنبال آن با خبرگزاري هاي داخلي و خارجي مصاحبه و سوگند ياد كرد كه اگر قوام كنار نرود، اعلام جهاد خواهد نمود و شخصاً كفن پوشيده، مردم را همراهي خواهد كرد.
مردم مسلمان در برخي از شهرها از جمله تهران، براي جهاد، كفن پوشان به خيابان ها ريختند و مأموران قوام هم بسياري از آنان را به خاك و خون كشيدند؛ ولي نهضت همچنان رو به گسترش بود و آيةالله كاشاني به حسين علاء - وزير دربار- گفت: «به اعليحضرت بگوييد كه اگر بي درنگ دكتر مصدق بر سر كار بازنگردد، شخصاً به خيابان خواهد رفت و مبارزه مردم را مستقيماً متوجه دربار خواهد كرد».13
شاه كه خود را در خطر مي ديد، ناچار شد مصدق را دوباره به نخست وزيري انتخاب كند. اين پيروزي با اعلام رأي دادگاه لاهه به نفع ايران همراه شد و شادماني مردم را دوچندان كرد.

5 . تلاش آيةالله كاشاني براي جلوگيري از شكست نهضت
آيةالله كاشاني، با وجود اين كه دكتر مصدق بعد از نخست وزيري مجدّد خود، سعي نمود تا او و ساير نيروهاي مذهبي را از صحنه خارج كرده، خانه نشين نمايد، يك روز قبل از وقوع كودتاي 28 مرداد 1332ش. با ارسال نامه اي به دكتر مصدق، به او خطر بروز كودتا را گوشزد كرد و پيشنهاد همكاري مجدد را براي جلوگيري از كودتا داد و نهايت تلاش خود را براي جلوگيري از وقوع كودتا و شكست نهضت به كار برد؛ هر چند دكتر مصدق در پاسخ او نوشت: «اين جانب مستحضر به پشتيباني ملت هستم».14


پي نوشت:
1. سيدمحمد موسوي، زندگي نامه آيةالله كاشاني، انتشارات بشير، ص 7 و 8؛ نهضت روحانيون ايران، ج 2، ص 482.
2. نهضت روحانيون ايران، ج 2، ص 484.
3. اسرار فاش نشده از نهضت ملي ايران، دارالفكر، ص 14.
4. سيدجلال الدين مدني، تاريخ سياسي معاصر ايران، دفتر انتشارات اسلامي، ج 2، ص 370.
5. غضنفر ركن آبادي، سياست، ديانت و آيةالله كاشاني، مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، ص 40.
6. زندگي نامه آيةالله كاشاني، همان، ص 42.
7. نهضت روحانيون ايران، همان، ص 493.
8. زندگي نامه آيةالله كاشاني، ص 7 و 46.
9. نهضت روحانيون ايران، ج 2، ص 489.
10. همان.
11. همان، ص 505.
12. همان، ص 506.
13. همان.
14. انقلاب اسلامي و چرايي و چگونگي رخداد آن، نشر معارف، ص 64؛ و ر.ك: حديث پيمانه، حميد پارسانيا، نشر معارف، 1376، ص 278.

نويسنده : علي رضا محمدي

منبع:نشریه الکترونیک پرسمان

0 نظرات:

ارسال یک نظر