شوش کهن ترین شهر جهان

شوش کهن ترین شهر جهان

شوش از کهن ترین شهرهای جهان و به قولی کهن ترین شهر جهان است که حدود 4000 سال پیش از میلاد مسیح به عنوان کانون مذهبی ساکنان دشت اطراف بنا نهاده شده است و پس از سال ها حیات پر فراز و نشیب و توأم با روزهای پیروزی و شکست و رونق و رکود و آبادانی و ویرانی ، با سقوط شاهنشاهی هخامنشی در سال 332 ق . م به مرور در سراشیب افول افتاد و در قرون میانه ی اسلامی رونق خود را به کل از دست داد و به روستای کوچکی گرداگرد آرامگاه دانیال نبی ( ع ) بدل شد . تپه های شوشدر جوار شهر شوش و تقریباً در 50 کیلومتری جنوب اندیمشک واقع شده است . وسعت این محوطه بنا بر شواهد باستان شناسی نزدیک به 400 هکتار است این محوطه ی پهناور در بین دو رود بزرگ کرخه ( در غرب ) و در ( تقریباً شرق ) جای گرفته است . بیش از 150 سال از آغاز اولین کاوش باستان شناسی در شوش می گذرد و در این مدت نشانه هایی از تمدن های آغاز هزاره های چهارم پیش از میلاد تا قرن سیزدهم میلادی ( قرن هفتم هجری قمری ) در آن شناسایی شده است .
این تمدن ها در کنار یا روی هم قرار دارند و بدون هیچ وقفه طولانی تداوم داشته اند . لایه های باستانی با بیش از 5000 سال قدمت بر روی تپه های طبیعی شکل گرفته و تکوین یافته است بدین سان که لایه نخستین با اولین سکونت انسان یعنی لایه 27 شوش ( در تپه ارگ ) بر روی ارتفاعی بوجود آمده است که از سطح زمین های مجاورحدود 10 متر بالاتر است . چنین به نظر می رسد که در این لایه ابتدا معبد عظیمی ساخته می شود که در گرداگرد آن مراکز سکونتی ایجاد شده است . شوش در این هسته ی اولیه تمام تجربیات گذشته و فرهنگ های همجوار را در خود جمع کرده است . آثار سفالی و سنگی آن نمونه های ارزنده ای است که از نظر ظرافت و زیبایی تفاوت نسبتاً زیادی با گذشته دارند . از سوی دیگر وضعیت اجتماعی به گونه ای است که زندگی بشر وارد مرحله ای تازه شده است . وجود همین معبد بزرگ خشتی نشانه ای برای تجمع و شهر نشینی و تشکیل سازمان های جدید شهری است . این دوره که به دوره آ« شوش یک آ » معروف است سر آغاز تمدن های دیگری است که به بیش از 5000 سال ادامه یافته است . شوش با داشتن معبدی بزرگ به مرور مرکزیت کلیه مناطق مسکونی در دشت خوزستان را به دست آورد .



شوش در سده های پایانی هزاره چهارم یعنی حدود 3200 سال پیش از میلاد وارد مرحله ی نوینی شد که به دوره آ« پیدایش خط آ » معروف است . زندگی در شوش تا این تاریخ فقط منحصر به تپه ارگ یا آکروپل است . در سده های آغازین هزاره سوم که اوج تشکل اجتماعات است ، نخستین سازمان اداری و سیاسی در ایران تکوین می یابد که پیش از این رشته کاوش ها حتی نامی از آن ها در کتب تاریخی نبوده است . این دوره که از نظر تاریخی â€" فرهنگی ، آ « تمدن عیلام آ » نامیده می شود در آغاز هزاره سوم پیش از میلاد ( حدود 4900 سال پیش ) در خوزستان پا گرفت و سلسله پادشاهان عیلام مدت 22 قرن بر قسمت های جنوبی ، جنوب غربی و تا اندازه ای غرب ایران فرمانروایی داشتند . در کاوش های شوش از دوره عیلامی ها آثار معماری فراوانی ظاهر شده که نمودار چگونگی پیشرفت و تکامل فن معماری و ساختمانی ( میانه هزاره چهارم پیش از میلاد ) است . مهری به دست آمده که بر روی آن فرم ساختمانی کنده شده است و شکل دو اتاق دیده می شود که سقف آن گنبدی است ، این موضوع از جهت تاریخ معماری و هنر دارای ارزش و اهمیت فراوانی است . نقش مهم دیگری نیز از همین دوره شوش ( تپه ارگ ) به دست آمده که معبد دیگری را به تصویر کشیده است این معبد بر روی سکوی بزرگ و بلندی به پا شده است ، برخی بر آنند که این تصویر احتمالاً شکل معبد بزرگ شوش است اگر چنین باشد با توجه به این معبد حدود 6000 سال قبل بر پا شده است ، شاهد زنده ای بر پیشرفت فرهنگ و تمدن مردمان این عصر است .






آثار ارزشمندی از کاوش های شوش به دست آمده که با چند نمونه از آنها آشنا می شویم :
سنگ نبشته ی حمورابی
قانون نامه ی حمورابی در کاوش های دمرگان در تپه ارگ شوش در سال 1902 میلادی کشف و به موزه لور فرانسه فرستاده شد ، خط این نوشته از نوع میخی â€" بابلی کهن است . این اثر را به همراه آثار ارزنده دیگری آ « شوتروک ناهونته آ » پادشاه عیلامی حدود سال 1160 پیش از میلاد طی جنگ سختی به غنیمت گرفته و به شوش آورده است . در سال 640 پیش از میلاد آ « آشور بانیپال آ » پادشاه آشور ضمن حمله به سرزمین عیلام و شکست سختی که به این کشور وارد آورده به این اثر و سایر آثار عیلامی در شوش آسیب فراوان آورد . حمورابی 1750 ، 1792 "Єâ ق . م ) یکی از بزرگترین فرمانروایان بین النهرین و سردار جنگاور ، سیاست مدار ورزیده و قانون گذاری دقیق بوده است .


قانون نامه ی حمورابی شامل 282 متن قانونی در باب روابط اجتماعی ، پزشکی و حقوقی بین افراد است که به دو نمونه آن اشاره می کنیم :
128 â€" اگر شخصی همسری گرفت ولی برای او عقد نامه ای تنظیم نکرد ، آن زن همسر ( او ) نیست .
229- اگر معماری برای شخصی خانه ای ساخت اما در استحکام کار خود دقت نکرد و در نتیجه خانه ای که او ساخت فرو ریخت و موجب مرگ صاحب خانه شد معمار باید به قتل برسد .
دو نمونه فوق از قوانین حمورابی است که اعداد اول آن شماره قانون وضع شده را نشان می دهد .




مجسمه ملکه ناپیرآسو
ملکه ناپیرآسو همسر اونتاش گال پادشاه عیلامی ( 1245 ق . م ) بنیانگذار شهر اونتش ( چغازنبیل ) است . از این ملکه مجسمه ای برجای مانده است که از محل گردن شکستگی دارد و سر آن مفقود شده است این مجسمه از برنز ساخته شده است و ارتفاع فعلی آن 1،39 متر و وزن آن 1750 کیلوگرم است . این مجسمه از معبد نینهورساگ در شوش کشف شده است و اینک در موزه لوور نگهداری می شود . این اثر از دیدگاه های مختلف چون پیشرفت تکامل هنر فلز کاری و مجسمه سازی در دوره عیلامی و شکل لباس و پوشش زنان در سده سیزدهم پیش از میلاد حائز اهمیت است . در پشت مجسمه نوشته ای به خط عیلامی میانه حاوی نامه ملکه و نفرین برکسی که به مجسمه اهانت کند وجود دارد .
سفالینه های شوش
در لایه 27 شوش و در اطراف معبد بزرگ ضمن کاوش به گورستان عظیمی برخورد شد که بنا بر سنت زمان و اعتقادات مذهبی ، مقداری اشیاء و لوازم زندگی در قبور آن گذاشته شده بود ، از جمله ظروف سفالی با نقش مار ، مرغابی و سایر جانوران ، اما بیشترین نقوش آن بز است . جام سفالین معروف و زیبای شوش هم اکنون در موزه لوور نگهداری می شود و سایر ظروف سفالی مشهور از این گورستان در موزه ملی ایران نگهداری می شود .



شوش در دوره هخامنش آ « آپادانا آ»
آپادانا کاخی است مرتفع و گسترده که از وتحدهای مختلفی تشکیل شده و بر روی تپه ماهورهای طبیعی فراهم آمده است این واحد ها شامل تالار بارعام ، حرمسرا ، دروازه ، کاخ پذیرایی و دیگر بخش هاست . در آغاز معماران گرداگرد تپه را دیوار قطوری با ارتفاعی حدود 20 متر و قطری به همین اندازه برپاداشتند و پشت آن را با خاک پرکرده اند ، دیوارهای کاخ عموماً از خشت و گل ساخته شده است و روی آن را با گچ یا نقاشی دیواری تزیین کرده اند . دیوارهای ایوان سمت حیاط مرکزی با آجر لعابدار پوشیده شده است و بر روی آن نقوش مختلفی از جمله ردیف سربازان ، نقش شیر ، جانوران افسانه ای مانند گاو و یا شیر بالدار ، نقش فروهر ، کتیبه های با خط میخی ، نقش گل نیلوفر آبی و در طرف پلکان کاخ نیز ردیف سربازان جاوید دیده می شود .

در سال 1349 ( 1970 میلادی ) دو لوحه مربوط به ساختمان کاخی که داریوش اول فرمان آن را صادر کرده است در تپه آپادانای شوش پیدا شد یکی از این دو لوحه به خط و زبان اکدی و دیگری به خط و زبان عیلامی است . در این الواح داریوش اول پس از معرفی خود و سرزمین تحت فرمانش و مواهبی که اورامزدا به او عطا کرده است و اشاره به اجداد خود به طرز ساختن و معماری کاخ اشاره می کند که از جهات مختلف و از آن جمله هنرهای گوناگون و تاریخچه ی آن ها و سرزمین ها ، خواندنی و حائز اهمیت است .


کتیبه پنجم داریوش شاه در شوش
از داریوش بزرگ ، کتیبه های فراوانی در شهر شوش به دست آمده است که بر روی سنگ های مرمرین ، پاستون ها ، لوح های گلین و یا با آجر نگاشته شده اند . بیشتر این کتیبه ها ، مانند دیگر نبشته های هخامنشی به سه خط و زبان فارسی باستان ، عیلامی و بابلی هستند . متن زیر گزارش فارسیِ یکی از مهمترین کتیبه های داریوش بزرگ ، یعنی کتیبه ی پنجم او در شوش ( DSE ) است که در آن اندیشه های داریوش در زمینه صلح جویی و همبستگی سرزمین ها ، آبادانی و سامان شهرها ، پاسداشت ناتوانان ، پایندگی میهن و بسا نکات مهم دیگر آمده است .
ترجمان آسان خوانِ آن در اینجا منتشر می شود .
بند 1 : خدای بزرگ است اهورا مزدا ؛ که بیافرید این زمین را ؛ که بیافرید آن آسمان را ؛ که بیافرید آدمی را ؛ که بیافرید از برای آدمی شادی را ؛ که داریوش را شاهی فرا داد . یک شاه از بسیاران ؛ یک فرمانروا از بسیاران .
بند 2 : من داریوش ، شاه بزرگ ، شاهان شاه ، شاه سزمین هایی با گوناگون مردمان ، شاه در این زمین بزرگ ، پهناور و دور کرانه ، پسر ویشتاسپ ، یک هخامنشی ، یک پارسی ، پسر پارسی ، یک آریایی ، آریایی تبار .



بند 3 : گوید : داریوش شاه ، بخواست اهورا مزدا ، این است سرزمین هایی که جز از پارس دارم ، آنانرا فرمان راندم . مرا خراج گذاردند . آنچه گفت ِ من به آنان بود ، چنان کردند . قانون من آنان را پایید : ماد ، خوزیه ، پارت ، هرات ، بلخ ، سغد ، خوارزم ، سیستان ، آراخوزی ، ثَتَه گوش ، مَکا ، گَندارَه ، هند ، سکاییانِ هوم نوش ، سکاییانِ تیز خود ، بابل ، آشور ، اَرَبیه(عربیه)،
مصر ، ارمنیه ، کاپادوکیه ، اسپارت ، یونانیان این سوی دریا و آن سوی دریا ، اسکودر ، حبشیان ، کاریان .
بند 4 : گوید داریوش شاه : بسا بد کرداری شده بود ، من به نیکی گردانیدم ، سرزمین ها به دیگری بر می تاختند و یکی دیگری را فرو می کوبید ، من به خواست اهورا مزدا چنان کردم که یکدیگر را نکوبند ، هرکدام در ماندگاه خود هستند . از این قانون من بیمنا کَند که : زورمند ، ناتوان را نمی کوبد و نابود نمی کند .
بند 5 : گوید داریوش شاه : بخواست اهورا مزدا ، بسا کارها که نا بسامانیده شده بود ، من آن را بسامانیدم . گذر زمان ، باروی شهر ... را برافکنده بود و باز ساخت نشده بود ، من بنیان باروی دیگری برآوردم ، چنان که مانَد تا آینده ها .
بند 6 : گوید داریوش شاه : اهورا مزدا و دیگر بغان ، بپایند مرا و نوشتارهای مرا و خانه / میهن مرا .


شوش بعد از دوره هخامنشی آ « 330 تا 450 پیش از میلاد آ »
غیر از سلوکی ها که تغییراتی در معماری آ« کاخ هدیش آ » در شوش داده اند ، از دوره سلوکی ها در شوش تعداد زیادی مجسمه و پایه مجسمه و دیگر آثار از جنس سنگ ، سفال و فلز بدست آمده که منشاء یونانی دارند و یا با الهام از هنر یونانی در ایران ساخته شده اند . کتیبه هایی به زبان و خط یونانی نیز در شوش کشف شده است .
شوش در دوره اشکانیان : آ « 250 پیش از میلاد تا 224 میلادی آ »
از دوران اشکانی کتیبه ها ، نقوش برجسته و مجسمه های باقیمانده است نقش برجسته اردوان پنجم که برتخت پادشاهی نشسته است و فرمانی را به ساتراپ ( استاندار ) شوش می دهد ار آن جمله است . سرمجسمه ی ملکه موزا همسر رومی فرهاد چهارم از آثار پرارزش دوره اشکانی است . روی هم رفته نقوش برجسته و مجسمه های این دوره بیشترین ویژگی هنر شرق را به نمایش می گذارد لیکن مجسمه ها ضمن حفظ خصیصه های هنر شرق خصوصیات هنر یونان را به همراه دارد .
شوش در دوره ساسانی آ « 651 میلادی آ »
ساختمان های شوش در دوره ساسانی مانند بناهای دیگر این زمان دارای نقاشی های جالب توجه بوده از جمله در طبقه دوم کاوش گیرشمن در شهر شاهی بنای حفاری شده که 14 * 14 متر طول و عرض دارد . بنا شامل یک تالار ستون دار با سه راهرو در اطراف آن است . تالار سه دروازه دارد و روی دیوارها نقاشی هایی شده است که منظره شکار را نشان می دهد .
شوش در دوران اسلامی
اثر جالب توجهی که در کاوش های دوره اسلامی شوش بدست آمده مسجد نسبتاً بزرگی است که احتمالاً مسجد جامع شهر بوده است . این مسجد در حدود 70 * 60 متر طول و عرض دارد . در وسط مسجد حیاطی وجود دارد که گرداگرد آن شبستان ستون داری ساخته شده است که در سمت قبله سه ردیف ستون و در سه سوی دیگر دو ردیف ستون داشته و احتمالاً در گوشه شمالی بنا مناره ی مدوری داشته است . قدمت این مسجد مربوط به سده های سوم و چهارم هجری است . با کاوش هایی که در سال های اخیر در این مسجد به عمل آمده است شواهد بنای مسجد کهن تری از نخستین سده هجری ملاحظه شده است . در اسفند ماه 1361 پس از دها سال کاوش کارجیان و هیات های فرانسوی در شوش نخستین هیات باستان شناسی مستقل ایرانی در حاشیه غربی تپه آپادانا کار کاوش علمی خود را آغاز کرد ، در این کاوش ها علاوه بر کشف بقایای معماری و گور ناشناخته و بخشی از دیوار مربوط به حصار یک کوره آجر پزی متعلق به دوره سلجوقی کشف شده که برای مطالعه ی صنعت آجر پزی و معماری سلجوقی حائز اهمیت است و از آثار مهم کشف شده دوران اسلامی شوش به حساب می آید .


کوه نور و دریای نور
کوه نور
با 92/108 قیراط وزن از میان الماس های مشهور جهان ، بی شک کوه نور افسانه آمیزترین آنها به شمار می رود این الماس از یک سنگ اولیه 186 قیراطی برش داده شد . سرگذشت پر نشیب و فراز و حیرت انگیز آن با تاریخ هند ، افغانستان ، ایران و انگلستان در آمیخته است . کوه نور در قرن شانزدهم میلادی ، در دوران سلطنت بابر ، بنیانگذار سلسله گورکانی هند پدیدار شد . سپس الماس مشهور به نوبت به دست شاه جهان ( کسی که دستور ساختمان بنای تاج محل را داد ) ، اورنگ زیب ( که تعصب دینی اش باعث اختلاف میان هندوان و مسلمانان شد ) می رسد ، این الماس توسط نادرشاه افشار ( یکی از معروف ترین جهانگشایان آسیا ) در سال 1739 به ایران آورده شد تا اینکه سرانجام به انگلستان برده می شود . کوه نور در سال 1850 به ملکه ویکتوریا اهدا شد در دربار انگلیس بر روی آن تراش مجدد صورت گرفت و در تاج ملکه الیزابت دوم قرار گرفت هم اکنون از این الماس در برج لندن Tower Landon نگهداری می شود .
دریای نور
دریای نور یکی از بزرگترین الماس های شناخته شده به وزن 175 تا 195 قیراط است . این الماس به رنگ صورتی شفاف بوده و در سال 1739 بعد از حمله ایرانی ها به دهلی هند ، توسط نادرشاه به ایران آورده شد . این الماس بر روی تاج پادشاه ایران قرارداده شده است .
دریای نورهمراه با خواهر خود « کوه نور » که اینک جزو گوهرهای سلطنتی انگلستان است و در جلو تاج سلطنتی آن کشور نصب شده است ، توسط نادر شاه افشار جزو هدایای محمد شاه گورکانی و غنایم جنگی ، از هند به ایران آورده شده است . این سنگ قیمتی پس از نادر ظاهراً به تصرف نوه وی شاهرخ در آمده ، سپس به دست میر علم خان عرب خزیمه و پس از آن به دست محمد حسن خان قاجار افتاد و از او به کریم خان زند و سرانجام به لطفعلی خان زند رسید . آغا محمد حسن خان قاجارپس از شکست دادن و کور کردن لطفعلی خان ، خود بازوبندهای دریای نور و تاجماه را از بازوان آن گشوده متصرف گردید و بدین گونه این گوهریکتا جزو گوهرهای خزاین قاجار در آمد ناصرالدین شاه معتقد بوده که این الماس از گوهرهای تاج کوروش کیخسرو بوده است و خود او بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و گاهی آن را به کلاه و زمانی به بند ساعت و گاهی به سینه خود نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داده بود و این مهم را با عیان و بزرگان کشور محول می داشت ، چنان که در ضمن وقایع سال 1296 ه . ق . هنگامی که محمد غلی میرزا بر اثر شکستی که از مشروطه خواهان خورد به سفارت روس در زرگنده پناهنده شد ، این گوهر را جزو گوهرهای دیگری با خود به آنجا برد و مدعی بود که گوهر مزبور ملک شخصی اوست و چیزی نمانده بود که این گوهر گرانبهای ایران که یادگار جهانگیری های نادرشاه می باشد مانند خود راه دیار دیگری را در پیش گیرد ولی همت ملیون و آزادی خواهان آن را نجات داد . پس از رفت و آمدها و گفتگوهای بسیار ، این گوهر را با مقداری گوهرهای دیگر از محمد علی میرزا پس گرفته به موزه و خزانه سلطنتی بازگردانیدند .

0 نظرات:

ارسال یک نظر