مدیریت در ایران باستان

مدیریت در ایران باستان
(آشنایی با نظام مدیریت اداری داریوش کبیر)
دکتر رحمت ا... حسین برyahoo.com @ r_h_bor

مقدمه :
تا کنون در مورد تاریخ ایران باستان ، بویژه دوره هخامنشیان ، مطالب زیادی نگاشته شده است . در واقع وسعت و عظمت ایران در دوره هخامنشی بویژه در زمان کورش و داریوش همواره موجب مباهات و افتخار ایرانیان بوده است. در این مقاله، نگارنده سعی کرده است از دیدگاه دیگری به امپراطوری هخامنشی توجه نماید : دیدگاه مدیریتی
واقعاً پرسیدنی است که امپراطوری بزرگی در حد و اندازه امپراطوری ایران در زمان داریوش کبیر یا فرزند وی خشایارشا چگونه اداره می شد؟ آیا بکاربردن زور و سرنیزه برای اداره آن کافی بوده است یا آنان از مکانیزمهای اداری و انسانی پیشرفته تری برای اداره امپراطوری استفاده می کرده اند. این مقاله نشان می دهد که حالت دوم صحیح است و نظام اداری داریوش به اندازه ای پیشرفته بوده است که حتی برخی جنبه های آن امروز هم قابل استفاده می باشد.
واقعاً جای تعجب است که در نظام اداری داریوش در 2500 سال پیش کلیه کارکنان دولت دارای شرح وظایف بوده و از یک نظام دستمزد طبقه بندی شده ای پیروی می کردند.
بعضی از فرایندهای اداری مانند ماموریت، پرداخت، دریافت و تحویل کالا و ... با روشهای مدرن امروزی تفاوت اساسی ندارند و در این فرایندها اغلب فرمهایی که ما امروز استفاده می کنیم مانند فرم ماموریت، دستور صدور سند ، رسید انبار، حواله انبار، دستور پرداخت و ... مورد استفاده قرار می گرفتند و از این طریق کل جریان مالی و کالایی کشور تحت کنترل قرار داشت . ازسوی دیگر، استقرار یک نظام بازرسی سه سطحی در کشور واقعاً جالب و خواندنی است و با نظامهای پیشرفته امروز برابری می کند .
در این مقاله سعی شده است به اختصار وضعیت سازماندهی و تشکیلات , مشاغل و دستمزدها,مالیات, انبارداری و خزانه داری , بازرسی و کنترل, و ارتباطات در دوره داریوش کبیر معرفی گردد.
1- سازماندهی و تشکیلات
شاهنشاهی بزرگ ایران به تعدادی ساتراپی بزرگ ( استان یا ایالت ) تقسیم شده بود که در راس هر کدام یک ساتراپ (استاندار) قرار داشت. داریوش کبیر امپراطوری ایران را به 23 ساتراپی و خشایارشا آن را (که اندکی بزرگتر شده بود) به 28 ساتراپی تقسیم کرده بود. برای نمونه از طریق مورخان یونانی ساتراپی سارد را می شناسیم که روزگاری پایتخت فرمانروایی لیدی بود. اما سرزمین مرکزی ایران، یعنی پارس، بدون ساتراپ بود و شخص شاه بر آن حکومت می کرد.
1-1- برخی از مقام ها و مشاغل نظام اداری
در تشکیلات داریوش کبیر , مقامها و مشاغل عمده عبارت بودند از:
الف: رئیس تشریفات
ب: قائم مقام رئیس تشریفات
ج: خزانه دار
د: کاخ دار
هـ : نمایندگان محلی دولت
و: سایر مشاغل دولتی مانند بازرسان , سفیران , نیزه داران, نگهبانان , منشی ها, ماموران مالیات گیر, پیکها و چاپارها ,و تعدادی مشاغل رده پایین تر
1-2- لوح گلی بجای فرم کاغذی
استفاده از لوح گلی قبل از ایران در بین النهرین ( بابل و آشور ) و عیلام رایج بود . هخامنشیان که این شیوه را مفید یافته بودند آنرا در نظام اداری و دیوانی خود بکار گرفتند . این لوح ها قرصهای بیضی شکلی به اندازه کف دست از جنس خاک رس بودند که در زمان مورد نیاز سطح آنها صاف می شد و با خط میخی روی آنها نگاشته می شد . لوح ها بر حسب نیاز در چند نسخه تولید می شدند و افراد مسئول از طریق زدن مهر خود محتوای آنها را تایید می کردند.
1-3- مهر بجای امضاء
در دوره ای که مورد بررسی ما قرار دارد، برای تایید اسناد از مهر استفاده می شد. در واقع ، این روش تا قبل از قرن بیستم هنوز در ایران رایج بود بطوری که اغلب صاحب منصبان یا علماء دارای مهر مخصوص خود بودند که بجای امضاء از آن استفاده می کردند.
در دوره مورد مطالعه ما ، هر عضو دربار شاهنشاهی هخامنشی که به نحوی با سازمانی اداری سر و کار داشت، می بایستی همیشه مهر خود را همراه داشته باشد .نمونه ای از این مهرها از مقر ساتراپ ایرانی سارد به دست آمده است.
هرگاه مهر هر یک از افراد درباری یا نمایندگان دولت گم می شد موضوع به همگان اطلاع داده می شد و می بایست مهر جدید معرفی می گردید. وقتی یک بار مهر فرنکه رئیس تشریفات گم شد، او چنین بخشنامه کرد: "مهری که پیش از این از آن من بود گم شده است. اکنون مهری که بر این لوح خورده است مهر من است" این اعلان را در دو نامه ای می خوانیم که در زیر لوح های دیوانی محفوظ مانده اند.
1-4- دستورهای اداری
فرایند صدور دستورات اداری در دربار هخامنشی فرایندی کاملاً مشخص و تعریف شده بوده که تفاوت چندانی با سیستم های پیشرفته امروزی ندارد. در این فرایند، تمام کنترلهای امروزی اعمال می شد با این تفاوت که به جای فرم های کاغذی از لوح گلی استفاده می گردید. می توانیم گردش کار اداری را تا مرحله نگارش بر روی لوح چنین تصور کنیم:
(1) رئیس تشریفات، یکی از کارمندان خود را نزد خود می خواند و دستور لازم را می دهد.
(2) سپس کارمند فوق به سازمان دربار می رود و خود را به رئیس سازمان معرفی می کند
(3) رئیس سازمان یکی از منشی ها را می خواهد و دستور نوشتن متن لازم را به او می دهد .
(4) منشی متن را به فارسی باستان دیکته میکند
(5) دستیار او با قلم مخصوص متن مورد نظر را به خط میخی عیلامی بر روی لوح می نویسد
(6) منشی متن را کنترل میکند و دقت دارد که همه چیز برابر نظم خاص خود پیش برود
(7) در انتها برای اطمینان خاطر می خواهد که به نوشته اضافه شود که دستور تهیه لوح از چه کسی صادر شده است. مثلا در پایان یکی از اسناد چنین آمده است : " انزوکه این را نوشته است ، او ماموریت نوشتن را از ننا ایدین دریافت کرده و ورازه در جریان امر قرار داشته است"
برخی از سندها به بابلی بر روی لوح و برخی به زبان آرامی بر روی پوست نوشته می شد ند. قابل تصور است که نامه ها و دستور هایی را که می بایستی به راههای دور فرستاده شوند، روی پرگامنت (پوست) نوشته باشند چون حمل و نقل پرگامنت آسان تر بود. در هر حال برای بایگانی از جنس ارزان لوح استفاده می کرده اند .
1-5- ماموریت
مسافرهایی که بین ساتراپی های شاهنشاهی در رفت و آمد بودند همیشه گذرنامه ای همراه خود داشتند که از طرف ساتراپ ( استاندار ) صادر می شد. طبعاً فقط کسانی چنین گذرنامه ای را دریافت می کردند که با عنوان مامور رسمی و دولتی سفر می کرده اند . در این گذرنامه آمده بود که دارنده گذرنامه از سوی چه کسی ماموریت دارد، چه مسیری را طی می کند و چه میزان آرد، شراب و همچنین گوشت برای مصرف شخصی خود و در صورت لزوم برای همراهان و همکاران زیر دست خود باید دریافت کند . این هزینه ها بصورت کالا یا نقره داده می شد و دقیقاً ثبت می گردید.
2- مشاغل و دستمزدها
در جهان باستان که برده داری رواج داشت در بسیاری از کشورها از این برده ها در مزارع بزرگ یا ساخت بناهای عظیم استفاده می شد . لیکن به گواهی اسناد تاریخی، ایرانیان( پارسها، پارتها و سایر اقوام ایرانی) با وجود پیروزیهای عظیمی که در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی نصیب آنها شده بود از بند کشیدن اقوام مغلوب و روانه کردن مردان، زنان و فرزندان آنها به بازارهای برده فروشی خود داری می کردند. به همین دلیل برای اغلب فعالیتهای خود در زمینه کشاورزی، دامداری و ساختمان سازی دستمزد می پرداختند . اسناد به جا مانده از بنا کردن تخت جمشید در زمان داریوش کبیر و خشایارشا بخوبی این موضوع را نشان می دهد. به عبارت دیگر، بر خلاف تصور نا درستی که تخت جمشید را ساخته دست بردگان و یا اسرای جنگی می دانستند، مطالعه اسناد تاریخی نشان می دهد که این بنای عظیم توسط کارگرانی ساخته شده که همگی دستمزد می گرفتند اند و نحوه سازماندهی و میزان دستمزد آنها ( متناسب با زمان خود) بسیار هم پیشرفته بوده است. در سطور ذیل بعضی از مشاغل و میزان دستمزد هر یک از روی الواح موجود در خزانه تخت جمشید استخراج و ثبت شده است.
2-1- مشاغل موجود در تخت جمشید
در بخش" سازماندهی و تشکیلات" ، برخی از مقامها و مشاغل دولتی را ذکر کردیم. از جمله سایر مشاغلی که در تخت جمشید موجود بوده اند می توان از خیاطان، نقره کاران، زرگران، مبل سازان، ظریف کاران، کارکنان تهیه مواد، خدمتکاران، پرستاران کودکان، نقاشان ساختمان، برزگران، آشپزها، باغبانان، سفالکاران، آهنگران ، مهترها، نخ ریس ها، روغن سازان، شربت سازان، و کاتبین نام برد.
جالب این است که سرپرستی همه کارگاههای تولیدی لباس در تخت جمشید همیشه با یک زن است که بالاترین حقوق را در میان کارکنان این کارگاه ها دریافت می کند.
2-2- دستمزدها
2-2-1- نحوه پرداخت دستمزدها
بنظر می رسد که خوراک عمده مردم ایران در زمان داریوش نان جو بوده است . به همین دلیل مزد کارکنان غالباً به صورت جنسی پرداخت می شد که عمدتاً ترکیبی از جو و شراب همراه با میوه و گوشت بوده است. مبنای محاسبه میزان جو واحدی به نام "بن" بود. هر بن ده "دقه" و هر دقه معادل 97% لیتر امروزی حجم داشت . به این ترتیب هر بن معادل یک لیتر می شد.
از آنجا که پرداخت حقوق به شکل کالا دشوار بود از اواخر سلطنت داریوش کبیر پرداخت نقره به عنوان بخشی یا تمام حقوق متداول گردید.
2-2-2- میزان دستمزد
غیر از درباریان که عمدتاً حقوق زیادی می گرفتند، حقوق سایر افرادی که برای دولت کار می کردند منصفانه بنظر می رسد. تفاوت دستمزد در میان آنها زیاد نیست و برای کارگران سنگین، زنان، و افرادی که حداقل دستمزد را می گرفتند پرداختهای جبرانی پیشبینی شده بود تا میزان آسیب پذیری آنها را کاهش دهد. در سطور ذیل به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
الف: حداقل دستمزد
لوح های به دست آمده از تخت جمشید نشان می دهد که طبقه بندی دست مزدها بسیار غنی و از جهاتی چنان مدرن است که گاه پیشرفته تر از امروز به نظر می آید. در این جا نیز طبعاً ملاک ما اسنادی است که تصادفاً بر جای مانده، که هر چند تصویر کاملی به دست نمی دهد، ولی خطوط کلی آن را روشن می کند .
پایین ترین سطح حقوق ، یعنی 30 لیترجو در ماه، به خدمتکارها و پادو ها تعلق می گرفت که با دستمزد « کارگران خارجی » بی شمار همسطح است. حقوق مهترها، کارگران خزانه، نخ ریس ها، چوب کارها، نجارها، ظریف کارها، زرگرها، روغن سازان، آب میوه گیران [شربت سازان] و پسر بچه های پارسی که از نبشته ها رونبشت تهیه می کردند پایین ترین سطح حقوق یعنی همان 30 لیتر جو در ماه بود.
همه کارگرانی که حداقل حقوق را می گرفتند، به عناوین و مناسب های گوناگون « پرداختهای جبرانی » داشتند که اغلب یک لیتر جو و نیم لیتر شراب یا آب جو درماه بود. بعضی از کارگران مشمول« کمک شاهانه» نیز می شدند که عبارت بود از یک لیتر آرد جو اعلا و یا یک لیتر جوانه خشک جو در هر 3 ماه . همچنین,نگهبانان خزانه، بانوان خیاط، بانوان کارگر مزارع، نقاشان ساختمان و اغلب کارگران خارجی نیز این جیره را دریافت می کردند.
پرداختهایی جبرانی عمدتا زیر نظر روحانیون بوده است . ظاهراً روحانیون برای پرداختهای ویژه معتمدتر از دیگران بوده اند.گذشته از مسئله اعتماد، همین امر موجب می شد تا روحانیان در کنار وظایف دینی به مسئولیت های دیوانی نیز مشغول شوند.
ب : سایر دستمزدها
ظاهراً در شاهنشاهی ایران همه می توانستند با کسب مهارت بیشتر میزان دریافتی های خود را افزایش دهند.
مجموعاً میتوان چنین برداشت کرد که نظام دیوانی هخامنشی می کوشید تا هر کس به اندازه کاری که انجام می دهد مزد بگیرد. حقوق های سازمانی بالا نیز طبقه بندی شده بود. بازرسان ، ماموران مالیاتی ، بازرسان سپاه، ماموران تامین و خرید کالا، زرگران، پیکهای سریع ویژه، و راهنمایان سفر هر کدام ماهانه60 لیتر جو و10 لیتر شراب دریافت می کرده اند. ماموران کنترل، حسابرسان، ماموران بازرسیهای حوادث ناگوار، باغداران، ندیمه های شاهزاده خانمها، نگهبانان خزانه و دژها هر کدام ماهانه 60 لیتر جو و 30 لیتر شراب می گرفته اند. جیره گوشت ماهانه این گروه را تنها می توان تا یک ششم بز یا گوسفند دنبال کرد. این مقدار گوشت نصف جیره سرپرست بانوان کارگر است، که دریافتی آنها 50 لیتر جو و 30 لیتر شراب بود.
سند دیگری گویای آن است که کارمندی که « پیشکار کشاورزی » نامیده شده در ماه 60 تا80 لیتر جو و یک و نیم بز و یا گوسفند حقوق می گرفته است. حقوق کارمندان سرپرست خزانه و کارمندان ناظر هر کدام90 لیتر جو،60 لیتر شراب، و سه راس بز و گوسفند بود. جیره گوشت عمدتا از بز تامین می شد.
اسناد دیگری هم نشان می دهد که مرد و زن برای کار واحد ، مزد برابر می گرفته اند. مثلاً، در خزانه شیراز در سال 494 پ . م.، 2 مرد و 51 زن و همان سال در خزانه رخا، 75 زن و تعدادی مرد به کار هنری دستی مشغول بوده اند و همه ماهانه 40 لیتر جو گرفته اند .
ج : مزایای دیگر
علاوه بر پرداختهای جبرانی که در بند الف به آن اشاره شد, اسناد به دست آمده نشان می دهند که کمک های دیگری نیز به بعضی از کارکنان می شده که برخی از آنها به شرح زیر می باشند :
• به برخی از کارکنان لباس دوخته داده می شد .
در کارگاه های شاهی خزانه ها ، صدها بانوی خیاط نه فقط لباس های پر زرق و برق برای خلعت دادن شاه می دوختند بلکه به استناد لیست های حقوق ، لباس های کاملاً معمولی نیز در این کارگاه ها دوخته شده است که به احتمال زیاد مورد مصرف کارگران و کارکنان بوده است .
• در برخی از نقاط به کارکنان ناهار رایگان داد می شد. اسناد نشان می دهد که تعداد زیادی آشپز زن زیر نظر خزانه دار کار می کرده اند که برای کارگران غذا می پختند.
• برای نگهداری نوزادان بانوانی که در کارگاههای تخت جمشید کار می کردند مهد کودک ایجاد شده بود که آنها را در زمان خدمت بانوان نگهداری می کرد. اسنادی وجود دارد که حقوق و میزان پرداختی به مربیان مهد کودک را نشان می دهد.
• زنان دارای مرخصی زایمان بودند و در زمان مرخصی 70 درصد حقوق ماهانه خود را می گرفتند. سندی وجود دارد که یکی از این زنان در زمان مرخصی زایمان 20 لیتر غله از 30 لیتر حقوق ماهانه خود را برای مدت 5 ماه دریافت کرده است .
• به کارکنان زن، در زمان زایمان ، پاداش داده می شد که برای فرزند پسر 20 بن غله و 10 لیتر شراب و برای نوزادن دختر نصف این مقدار بود .
3- مالیات
هرودت (در گذشت حدود 425 پ. م)، مورخ بزرگ یونانی ضمن شرح مفصلی که از شاهنشاهی ایران آورده ، گزارشی هم درباره ساتراپی های ایران، همراه فهرستی از خراج پرداختی سالانه هر ساتراپ داده است .
اسناد مالی تخت جمشید نشان می دهد که استانهای غربی امپراطوری نظیر عیلام، بابل، سارد و مصر بیشترین خراج را به خزانه شاهنشاهی می دادند. از استانهای شرقی فقط هندوستان است که خراجی به اندازه استانهای غربی دارد. ظاهراً میزان خراج یا مالیات بستگی به جمعیت و حاصلخیزی استان داشته است. جو، میوه مانند خرما و گردو، روغن، بز و گوسفند و همچنین گاو و اسب نژاده از اقلام مالیاتی بوده اند. علاوه بر این، پوست جانوران ذبح شده نیز از اقلام مالیاتی به حساب می آمده است .
در سندی از جیره کارمندی صحبت می شود که در حال سفر برای شمارش مردم است. از اینجا معلوم می شود که سیستم سرشماری برای اخذ مالیات معمول بوده و قطعاً در کنار آن آمارگیری از املاک و اموال نیز وجود داشته که اساس تعیین مالیات قرار می گرفته است. سر شماری نفوس احتمالاً برای سربازگیری هم مفید بوده و بر آن کنترل ویژه ای اعمال می شده است .
اسناد موجود نشان می دهد که غالبا میزان مالیات "یک دهم" بوده است.در میان مالیات دهندگان به نام زن ها نیز بر می خوریم که لابد صاحب گله یا ملک شخصی بوده اند.
علاوه بر مالیات سالانه، اغلب ساتراپها پیشکش ها یا هدایایی به صورت کالا به شاه تقدیم می کردندکه از بهترین محصولات استان جمع آوری می شد. نمونه هایی از این هدایا که توسط نمایندگان استانها تقدیم می شد در کنده کاریهای دیوار شرقی کاخ آپادانا در تخت جمشید نمایش داده شده است.
4- انبار داری و خزانه داری
در امپراطوری بزرگ هخامنشیان، جریان کالایی وسیعی وجود داشته که منشاء آن خراجها و مالیاتهای وصول شده از ایالتهای مختلف امپراطوری بوده است. این مالیاتها، ابتدا می بایست به مرکز ایالت (ساتراپی) فرستاده می شد و در آنجا پس از جمع آوری مالیات هم شهرها و آبادیهای آن ایالت، برای مرکز امپراطوری (تخت جمشید) ارسال می گردید.
از آنجایی که حمل بعضی از کالاها از ایالتهای دور دست بسیار سخت بود، سعی می شد مالیات این ایالتها به صورت طلا، نقره، سنگهای قیمتی، جواهرات مختلف، پارچه و غیره تعیین گردد.
کالاهای دریافتی از ایالتهای مختلف نیاز به انبار کردن داشت و با توجه به تعدد انبارها در سراسر امپراطوری می بایست نظام معینی برای دریافت، تحویل، و کنترل موجودی اقلام وجود می داشت. اسناد به دست آمده از تخت جمشید نشان میدهد که چنین نظامی وجود داشته و بسیار هم پیشرفته بوده است . در سطور ذیل به بعضی از جنبه های آن اشاره می کنیم .
4-1- دریافت و نگهداری کالا
کالاهای مختلفی به انبار ها و خزانه تخت جمشید تحویل می گردید که اگر چه نحوه نگهداری هر یک، بسته به نوع کالا, متفاوت بود لیکن در مورد نحوه نگهداری اسناد آنها ( رسیدها و حواله ها ) تفاوت عمده ای وجود نداشت . به کمک قلم مخصوص نشان میخی را بر لوح گلی نرم می فشردند و مقدار کالای تحویل شده را به دقت ثبت می کردند، تحویل دهنده با مهر خود نوشته را تایید می کرد, و دریافت کننده نیز نقش مهر خود را در قسمت پایین نبشته می گذاشت. این لوح ها را براساس مکان و سال طبقه بندی کرده و در سبد می ریختند و سپس سبدها را در قفسه می گذاردند. برای جلوگیری از آشفتگی ، هر سبد بر چسبی خاص داشت که تعدادی از این برچسب ها یافت شده اند. معمولاً تکه ای نخ را به گوشه ای از سبد می بستند و سپس خمیر برچسب را به نخ می چسباندند. روی هر برچسب نام آن کالا، موضوع تحویل ، محل صدور سند، نام مامور مسئول، و سال تحویل قید می شد .
4-2- تحویل کالا
قبل از تحویل کالا، تحویل گیرنده باید ابتدا از یک مقام بالاتر مجوز دریافت کالا را می گرفت و سپس آن را به انباردار ارائه می داد . به هنگام تحویل کالا ، نیز یک لوح که نقش "حواله انبار" را داشت صادر می شد و انباردار ابتدا صحت مهر دستور دهنده و سپس دلیل تحویل کالا را چک می کرد و در زمان تحویل کالا نام دستور دهنده ، نام تحویل گیرنده ، بابت تحویل، تاریخ و نام تحویل دهنده را ثبت و با زدن مهر خود آن را تایید می کرد. این حواله ها در محل خاصی که برای نگهداری آنها در نظر گرفته شده بود بایگانی می شد و در صورت بروز هر گونه اشتباه و یا در زمان انبار گردانی به این حواله ها (الواح) مراجعه می شد.
5-بازرسی و کنترل
از میان تمام جنبه های مدیریتی سازمان اداری داریوش بزرگ، نظام بازرسی و کنترل آن برگ زرینی است که هنوز هم ارزشمند است و چنانچه خواننده ای نداند که این نظام مربوط به 2500 سال پیش است ممکن است آن را بسیار مدرن و امروزی بداند.
5-1- بایگانی اسناد
برای اینکه بتوان اسناد مالی و عملکرد ساتراپها را کنترل کرد از هر سند سه نسخه تهیه می کردند.
یک نسخه برای بایگانی محلی، نسخه ای برای بایگانی مرکز ساتراپی (استان)، و سومی برای مرکز در تخت جمشید. چنین است که از هر لوحی که در محلهای مختلف بسیاری تهیه شده، نمونه ای نیز در بایگانی تخت جمشید موجود است. این لوح ها نخست در تخت جمشید کنترل شده و سپس بایگانی می شد.

5-2- نظام بازرسی
اما نظام کنترل شاهنشاهی هخامنشی تنها در جمع آوری و بایگانی یکایک این سندها خلاصه نمی شد. بلکه دارای سطوح بازرسی و کنترل متفاوتی بود. هر دو ماه یک بار بایستی گزارشی از عملکرد همه حوزه ها تهیه می گردید. این روند، کار کنترل مرکزی در تخت جمشید را آسانتر می کرد. علاوه برگزارشهای عملکرد دو ماهه، می بایست گزارشهای سالانه نیز تهیه و برای مرکز فرستاده میشد. نمونه هایی نیز از گزارشهای سالانه در دست است. در این گزارش ها همه دریافتها و پرداختهای یک سال در یک جا جمع بندی شده اند. درستی این ترازنامه ها را سه کارمند تصدیق می کردند که نخستین آنها مسئول انبار در آبادی مربوطه بوده است.
در کنار اینها یک حسابرس ویژه وجود داشت . این حسابرسها مسئولیت همه حسابهای یک حوزه را به عهده داشتند. آنها در منطقه خود به همه جا سرکشی می کردند و موجودی محل را کنترل و صورت حساب تهیه می کردند. کار اینان بیشتر در پایان هر سال یا در ماههای نخستین سال بعد انجام می شد زیرا نوبت رسیدگی به همه ترازنامه ها سالانه بودودرصورت عدم امکان بازرسی سالانه گاهی حساب دو و یا چند سال را یکجا مورد بررسی قرار می دادند. در چنین حالتی طبعاً ممکن نبود تک تک اقلام رسیدگی شود، بنابراین فقط به ارقام کلی می پرداختند. مثلاً در تسویه حساب میوه یک آبادی به نام "ندینیش" چنین آمده است: "حساب سال 22 ,در ماه دوم سال23 توسط هوسه وه کنترل شده است".
رویهمرفته اسناد بجامانده از دوران سلطنت داریوش نشان می دهند که بازرسی و کنترل در سه سطح انجام می شده است :
• بازرسی و کنترل توسط مقامات محلی در یک آبادی یا شهر بطور ماهانه
• بازرسی و کنترل در دوره های 3-2 ماهه توسط نماینده ساتراپ ( استاندار )
• بازرسی و کنترل سالانه توسط نماینده های اعزامی از مرکز امپراطوری ( تخت جمشید)
دقت بازرسی، با توجه به سطح بازرسی ، از پایین به بالا کاهش پیدا می کرد بطوری که بازرسی های سالانه عمدتاً روی جمع اقلام تاکید می کرد در حالی که در بازرسی های سطوح پایین تر( ماهانه یا سه ماهه) ممکن بود جزئیات نیز مورد بررسی قرار گیرند .
6-ارتباطات و اطلاع رسانی
با توجه به اینکه امپراطوری هخامنشی بسیار وسیع بود ( از هندوستان در شرق تا لیبی در غرب )، توسعه یک نظام ارتباطی کارا و فعال برای مدیریت این شاهنشاهی بزرگ ضروری بود. داریوش از سه طریق به این هدف رسیده بود :
6-1- ایجاد شبکه گسترده ای از راهها که مرکز امپراطوری را به مراکز ساتراپیهای مهم وصل می کرد . از جمله این راهها می توان از جاده شوش به تخت جمشید، تخت جمشید به اکباتان و تخت جمشید به سارد( موسوم به جاده شاهی) نام برد. بین تخت جمشید و ساتراپی های پارت، سغد و هند نیز جاده های کم اهمیت تری وجود داشت .
6-2- ایجاد چاپارخانه و کاروانسرا در فواصل معینی از این راهها بطوری که مامورین دولتی و بازرگانان می توانستند در این اقامتگاه ها استراحت کرده و سپس به مسیر خود ادامه دهند. حتی برای چاپارهای دولتی این امکان وجود داشت که اسبهای خود را در این چاپارخانه ها با اسبهای تازه نفس تعویض نمایند. این شبکه به اندازه ای روان و سریع بوده است که مسیر تخت جمشید به سارد (واقع در غرب ترکیه فعلی ) ظرف 5 روز توسط پیک های دولتی طی می شد. ترتیب قرار گرفتن چاپارخانه ها را می توان به کمک لوح ها به خوبی معین کرد. مثلا از تخت جمشید به شوش 22 چاپارخانه با فاصله 24 کیلو متر وجود داشته است.
6-3- علاوه بر موارد ذکر شده در بند های فوق، همواره سیل عظیمی از گزارشات، دستورات و مکاتبات اداری بین بخشهای مختلف امپراطوری، بخصوص بین تخت جمشید و مراکز بقیه ساتراپیها در جریان بود و اخبار و اطلاعات امپراطوری را به اقصی نقاط کشور می رساند .
حوزه اطلاعات رسانی بسیار وسیع بود بطوری که داریوش حتی متن کتیبه هایی را که بر روی کوهها و یا دیوارهای کاخهای خود حک می کرد به اقصی نقاط کشور می فرستاد تا همگان از آنان مطلع شوند. برای نمونه رونبشتی از متن کتیبه بیستون در مجتمع نظامی یهودیان در جزیره الفانتین نیل ( در جنوب مصر) به دست آمده است.
برای سریع بودن، روان بودن و فعال بودن ارتباطات در امپراطوری هخامنشی ، امنیت از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. داریوش برای این مورد هم تدابیر خاصی اندیشیده بود : در نقاط مختلف کشور پاسگاههایی بنا شده بود که حفظ امنیت یک حوزه را به عهده داشتند بطوری که هیچ منطقه ای وجود نداشت که تحت پوشش یکی از این پاسگاهها نباشد. حوزه های استحفاظی پاسگاهها کاملاً تعریف شده و مشخص بود. راهها، جداگانه، نگهبانانی بنام"راهدار" داشتند که مسئول حفاظت از آنها بودند .
البته به دلیل وسعت امپراطوری، معمولاً شهرهای داخلی کشور از امنیت کافی برخوردار بودند لیکن نقاط مرزی عمدتاً مورد تاخت و تاز همسایگان یا راهزنان قرار می گرفتند و نیاز به توجه بیشتری داشتند . به همین دلیل، با وجود آنکه شهرهای داخلی امپراطوری فاقد برج و بارو می باشند، استانهای مرزی مانند ایندوش ( سند = هندوستان ) در شرق، سغد در شمال، سارد در شمال غرب، و مصر در آفریقا دارای قلعه های مستحکمی بودند که تعدادی نیروی نظامی در آنها مستقر بود.
شاید به همین دلیل است که در پاسارگاد و تخت جمشید از برج و بارو خبری نیست. ظاهراً داریوش با سربازان و دیوان اداری خود آن چنان بر شاهنشاهی بزرگ خود مسلط بود که ساکنان این شهر هراسی از حمله دشمن نداشته اند و با شگفتی می بینیم که یکبار دو مرد با9 خدمتکار همراه، بدون محافظ، خراج بابل را به تخت جمشید حمل کرده اند.

منابع

درباره عصر هخامنشیان سه گروه منبع کتبی در اختیار داریم که عبارت اند از: سنگ نبشته های شاهان هخامنشی ,گزارش های نویسندگان یونانی و رومی , و لوح های دیوانی تخت جمشید به زبان عیلامی
گروه سوم که مدت زمان زیادی از دسترسی به آنها نمی گذرد و هنوز در آغاز خواندن آنها هستیم لوح های گلی پخته شده شکننده ای هستند با متن های کوتاه مربوط به محاسبات دیوانی تخت جمشید، مرکز امپراتوری هخامنشیان. این لوح ها که در سالهای 1933 و 1934 ، ضمن حفریات تخت جمشید به دست آمدند، چندین هزار لوح گلی با متن هایی به خط میخی عیلامی را شامل می شوند. این لوحها در زمان فرمانروایی داریوش بزرگ( 522-486 پ. م ) نوشته شده و تاریخ آنها سیزدهمین تا بیست و هشتمین سال فرمانروایی داریوش ، یعنی از سال 509 تا 494 پ. م را در بر می گیرد . این مجموعه بخش کوچکی است از بایگانی واقعی داریوش است .
لوح ها در خزانه تخت جمشید به صورت خام نگهداری می شد، اما وقتی اسکندر در سال 330 پ. م پس از تسخیر تخت جمشید مجموعه کاخ ها را به آتش کشید، در حالی که بیشتر آنها برای همیشه نابود شدند، تصادفاً بخشی از آنها در لهیب آتش بزرگ پخته شدند و برای ما محفوظ ماندند. تعدادی از این الواح توسط موسسات و نهادهای فرهنگی غربی بازخوانی شده است .
با این لوح ها برای نخستین بار به سرچشمه ای غنی از منابع موثق و معتبر دست می یابیم. این لوح ها اطلاعات لازم را برای پاسخ به پرسش های زیادی درباره مسائل دیوانی، شیوه زندگی مردم ، مزدها و رفاه اجتماعی ، موقعیت زن، رفتارهای مذهبی ـ فرهنگی, و همچنین جغرافیا و اقتصاد در اختیار ما قرار می دهد .
مقاله حاضر خلاصه ای از یک مطلب مفصلتر است که تحت عنوان "نظام مدیریت اداری داریوش کبیر " به صورت CD توسط شرکت مهندسین پردازش در بهار سال 87 منتشر گردید .CD اصلی دارای text و تصویر می باشد و برای موزیک متن آن از" سنفونی پرسپولیس" استفاده شده است . از خوانندگانی که مایل به دریافت اصل CD فوق می باشند تقاضا می شود با تلفن های 88975233 و88957356 تماس بگیرند . برای تهیه آن CD از منابع ذیل استفاده شده است :
ردیف نام کتاب مولف مترجم انتشارات
1 از زبان داریوش خانم پرفسور هاید ماری کخ دکتر پرویز رجبی نشر کارنگ
2 كتيبه هاي هخامنشي رضا مرداي غياث آبادي - نويد شيراز
3 كتيبه هاي هخامنشي پي يرلوكوك پژوهش فرزان
4 هزاره هاي گم شده دكتر پرويز رجبي - توس
5 تاريخ ايران باستان حسن پيرنيا - -
6 ايران در سپيده دم تاريخ جورج گلن كرون حسن انوشه علمي و فرهنگي
7 شاهنشاهی ایران جیمز کوک مرتضی ثاقب فر ققنوس
8 ایران باستان ژوزف و سهیوفر مرتضی ثاقب فر ققنوس
9 هخامنشیان آملی کورت مرتضی ثاقب فر ققنوس
10 امپراطوری ایران دان ناردو مرتضی ثاقب فر ققنوس
11 کورش کبیر رضا شعبانی - پژوهشهای فرهنگی
12 ایران باستان نادر میر سعیدی - پژوهشهای فرهنگی
13 داریوش بزرگ رضا شعبانی - پژوهشهای فرهنگی
14 تخت جمشید حسین سطان خواه - پژوهشهای فرهنگی

0 نظرات:

ارسال یک نظر