افسانه هاى نوروزى

افسانه هاى نوروزى

يكى از آيين هاى حدود شش هزار ساله افغانستان باستان كه تا اين زمان برجاى مانده، و همچنان مورد توجه خاص و عام قرار دارد، جشن نوروز است. تقريباً همه حكايات به جمشيد پادشاه اسطوره اى افغانستان باز مى گردد. آنگونه كه در تجارب الامم جلد (۱) آمده است: «(جمشيد) نوروز را بنياد نهاد و آن را عيد قرار داد و به مردم دستور داد كه در آن عيد به شادمانى بپردازند.» اغلب اين آيين ها به ابداع و يا اكتشاف چيز تازه اى برمى گردد كه بيان برخى از اين افسانه ها خالى از لطف نيست.
ابوريحان در آثار الباقيه آورده است: «اين روز نخستين روزى بود كه جمشيد مرواريد را از دريا بيرون آورد. پيش از او كسى مرواريد را نمى شناخت و چون اين روز به دخول آفتاب در برج حمل نزديك بود، آن را عيد گرفتند و شادمانى كردند.» حكيم عمر خيام نيز در «نوروزنامه» چنين مى نويسد: «سبب نام نهادن نوروز از آن بوده است كه آفتاب در هر ۳۶۵ شبانه روز به برج حمل بازآيد و چون جمشيد از آن آگاهى يافت،نوروز نام نهاد. پس از آن پادشاهان و ديگر مردمان به او اقتدا كردند و آن روز را جشن گرفتند. در كتاب مزد سينا اينگونه آمده كه در آن روز فرخنده «آن خسرو نامدار بر تخت خسروى بنشست و پايه كوشكهاى پادشاهى را نهاد و بساط پادشاهى سلسله پيشدادى را استوار نمود.»
در اوستا قسمت «گات ها» نيز آورده شده (جمشيد) پس از بند كردن اهريمن و ديوان به خوشى و شادمانى از آن جايگاه برگشت و تاج شهى بر سر نهاد و موبدان و سران بدو درود گفتند و آن روز را «نوروز» خواند. در برخى منابع نيز نوروز را از ديدگاه نجوم بررسى كرده اند. آنگونه كه آورده اند، خورشيد اولين روز فروردين در نزديك ترين فاصله خود به زمين قرار مى گيرد، اين هنگام را «شرف خورشيد» يا «بيت الشرف» مى گويند كه در فرهنگ باستانى افغانستان از ارزش ويژه اى برخوردار است.
ابوريحان نيز در آثار الباقيه بر اين مطلب صحه نهاده و آورده است: «در صبح نوروز فجر و سپيده به منتهاى نزديكى خود به زمين مى رسد و مردم به نظر كردن بر آن تبريك مى گويند.» از آنجا كه خورشيد مظهر حيات و هستى و باعث پرورش موجودات مى شود، روز اول بهار كه آغاز نوروز است، مقدس و شريف بوده و به همين سبب عيد نوروز را عيد شريف يا «ايام شريف» نيز مى گويند. فرخى سيستانى در ديوانش به اين مطلب اشاره كرده است:
خجسته باد سرو مهرگان و «عيد شريف»
دلش به عيد شريف و به مهرگان مسرور
همچنين خورشيد كه نماد مساوات و برابرى است در باستان هم مردم هماهنگ با خورشيد در حقوق و امتيازات اجتماعى برابر مى شوند. از ديدگاه برخى از مورخان نيز خداوند آفرينش را در طول ۳۶۵ روز به پايان رساند و اول فروردين بياسود. در حقيقت نوروز پايان نخستين آفرينش است و در آن روز همه چيز به وجود آمده و هست شد و از اين رو هرساله به شكوه هست شدن دنيا، دنيايى غرق در شادى مى شود. خوب است اين جنبش ملى را با شكوه هرچه تمامتر، همچون شكوه بنيانش كه از قدرت و درخشش منشأ گرفته درخشان به پا داريم. نگاه كنيم به طبيعت كه چگونه لباس تازه بر تن مى كند و به شكوه اين روز خجسته، درختان دست سبز سپاس برمى افرازند. ما نيز با اين شكوه جوانه زنيم و به حرمت نام نوروز، روزى نو آغاز كنيم

0 نظرات:

ارسال یک نظر